1399 مستحب است نمازهاى واجب خصوصا نمازهاى یومیه را به جماعت بخوانند ودر نماز صبح و مغرب و عشا خصوصا براى همسایه مسجد و کسى که صداى اذان مسجد را مىشنود بیشتر سفارش شده است.
1400 در روایتى وارد شده است که اگر یک نفر به امام جماعت اقتدا کند هر رکعت از نماز آنان ثواب صد و پنجاه نماز دارد و اگر دو نفر اقتدا کنند هر رکعتى ثواب ششصد نماز دارد و هر چه بیشتر شوند ثواب نمازشان بیشتر مىشود تا به ده نفر برسند و عده آنان که از ده گذشت اگر تمام آسمانها کاغذ و دریاها مرکب و درختها قلم و جن و انس و ملائکه نویسنده شوند، نمىتوانند ثواب یک رکعت آن را بنویسند.
1401 حاضر نشدن به نماز جماعت از روى بىاعتنایى جایز نیست و سزاوار نیست که انسان بدون عذر نماز جماعت را ترک کند.
1402 مستحب است انسان صبر کند که نماز را به جماعت بخواند. و نماز جماعت از نماز اول وقت که فرادى یعنى تنها خوانده شود، بهتر است. و نیز نماز جماعتى را که مختصر بخواند، از نماز فرادى که آن را طول بدهند، بهتر مىباشد.
1403 وقتى که جماعت بر پا مىشود مستحب است کسى که نمازش را فرادى خوانده دوباره با جماعت بخواند و اگر بعد بفهمد که نماز اولش باطل بوده نماز دوم او کافى است.
1404 اگر امام یا ماموم بخواهد نمازى را که به جماعتخوانده دوباره با جماعت بخواند، در صورتى که جماعت دوم و اشخاص آن غیر از اول باشد، اشکال ندارد.
1405 کسى که در نماز وسواس دارد و فقط در صورتى که نماز را با جماعت بخواند از وسواس راحت مىشود، باید نماز را با جماعت بخواند.
1406 اگر پدر یا مادر به فرزند خود امر کند که نماز را به جماعت بخواند چون اطاعت پدر و مادر واجب است، بنابر احتیاط واجب باید نماز را به جماعت بخواند و قصد استحباب نماید.
1407 احتیاط واجب آن است که نماز عید فطر و قربان را در زمان غیبت امام علیهالسلام با جماعت نخوانند، ولى به قصد رجاء مانع ندارد و نمازهاى مستحبى را هم نمىشود به ماعتخواند مگر نماز استسقاء که براى آمدن باران مىخوانند.
1408 موقعى که امام جماعت نماز یومیه مىخواند هر کدام از نمازهاى یومیه را مىشود به او اقتدا کرد ولى اگر نماز یومیهاش را احتیاطا دوباره مىخواند فقط در صورتى که ماموم احتیاطش با امام یکى باشد مىتواند به او اقتدا کند.
1409 اگر امام جماعت قضاى نماز یومیه خود را مىخواند مىشود به او اقتدا کرد، ولى اگر نمازش را احتیاطا قضا مىکند یا قضاى احتیاطى نماز کس دیگر را مىخواند اگر چه براى آن پول نگرفته باشد اقتداى به او اشکال دارد ولى اگر انسان بداند صورت اقتداى به او اشکال ندارد.
1410 اگر انسان نداند نمازى را که امام مىخواند نماز واجب یومیه استیا نماز مستحب نمىتواند به او اقتدا کند.
1411 اگر امام در محراب باشد و کسى پشتسر او اقتدا نکرده باشد کسانى که دو طرف محراب ایستادهاند و به واسطه دیوار محراب امام را نمىبینند،نمىتوانند اقتدا کنند، بلکه اگر کسى هم پشتسر امام اقتدا کرده باشد اقتدا کردن کسانى که دو طرف او ایستادهاند و به واسطه دیوار محراب امام را نمىبینند اشکال دارد، بلکه باطل است.
1412 اگر به واسطه درازى صف اول، کسانى که دو طرف صف ایستادهاند امام را نبینند مىتوانند اقتدا کنند و نیز اگر به واسطه درازى یکى از صفهاى دیگر، کسانى که دو طرف آن ایستادهاند، صف جلوى خود را نبینند، مىتوانند اقتدا نمایند.
1413 اگر صفهاى جماعت تا درب مسجد برسد کسى که مقابل درب پشت صف ایستاده نمازش صحیح است، و نیز نماز کسانى که پشتسر او اقتدا مىکنند، صحیح مىباشد ولى نماز کسانى که دو طرف او ایستادهاند و صف جلو را نمىبینند، اشکال دارد، بلکه باطل است.
1414 کسى که پشتستون ایستاده، اگر از طرف راستیا چپ به واسطه ماموم دیگر به امام متصل نباشد نمىتواند اقتدا کند. بلکه اگر از دو طرف هم متصل باشد، ولى از صف جلو حتى یک نفر را هم نبیند، جماعت او صحیح نیست.
1415 جاى ایستادن امام باید از جاى ماموم بلندتر نباشد ولى اگر مکان امام مقدار خیلى کمى بلندتر باشد، اشکال ندارد. و نیز اگر زمین سراشیب باشد و امام در طرفى که بلندتر است بایستد در صورتى که سراشیبى آن زیاد نباشد و طورى باشد که به آن زمین مسطح بگویند مانعى ندارد.
1416 اگر جاى ماموم بلندتر از جاى امام باشد در صورتى که بلندى به مقدار متعارف زمان قدیم باشد مثل آن که امام در صحن مسجد و ماموم در پشت بام بایستد اشکال ندارد، ولى اگر مثل ساختمانهاى چند طبقه این زمان باشد، جماعت اشکال دارد.
1417 اگر بین کسانى که در یک صف ایستادهاند بچه ممیز یعنى بچهاى که خوب و بد را مىفهمد فاصله شود، چنانچه ندانند نماز او باطل است، مىتوانند اقتدا کنند.
1418 بعد از تکبیر امام اگر صف جلو آماده نماز، و تکبیر گفتن آنان نزدیک باشد کسى که در صف بعد ایستاده، مىتواند تکبیر بگوید ولى احتیاط مستحب آن است که صبر کند تا تکبیر صف جلو تمام شود.
1419 اگر بداند نماز یک صف از صفهاى جلو باطل است، در صفهاى بعد نمىتواند اقتدا کند، ولى اگر نداند نماز آنان صحیح استیا نه، مىتواند اقتدا نماید.
1420 هرگاه بداند نماز امام باطل است مثلا بداند امام وضو ندارد، اگر چه خود امام ملتفت نباشد، نمىتواند به او اقتدا کند.
1421 اگر ماموم بعد از نماز بفهمد که امام عادل نبوده، یا کافر بوده، یا به جهتى نمازش باطل بوده، مثلا بى وضو نماز خوانده، نمازش صحیح است.
1422 اگر در بین نماز شک کند که اقتدا کرده یا نه، چنانچه در حالى باشد که وظیفه ماموم است، مثلا به حمد و سوره امام گوش مىدهد باید نماز را به جماعت تمام کند، و اگر مشغول کارى باشد که هم وظیفه امام و هم وظیفه ماموم است مثلا در رکوع یا سجده باشد، باید نماز را به نیت فرادى تمام نماید.
1423 انسان در بین نماز جماعت مىتواند نیت فرادى کند.
1424 اگر ماموم به واسطه عذرى بعد از حمد و سوره امام نیت فرادى کند، لازم نیستحمد و سوره را بخواند، ولى اگر پیش از تمام شدن حمد و سوره نیت فرادى نماید، باید مقدارى را که امام نخوانده بخواند.
1425 اگر در بین نماز جماعت نیت فرادى نماید، بنابر احتیاط واجب نباید دوباره نیت جماعت کند. ولى اگر مردد شود که نیت فرادى کند یا نه، و بعد تصمیم بگیرد نماز را با جماعت تمام کند، نمازش صحیح است.
1426 اگر شک کند که نیت فرادى کرده یا نه، باید بنا بگذارد که نیت فرادى نکرده است.
1427 اگر موقعى که امام در رکوع است، اقتدا کند و به رکوع امام برسد، اگر چه ذکر امام تمام شده باشد، نمازش به طور جماعت صحیح است و یک رکعتحساب مىشود، اما اگر به مقدار رکوع خم شود و به رکوع امام نرسد، نمازش به طور فرادى صحیح مىباشد و باید آن را تمام نماید.
1428 اگر موقعى که امام در رکوع است اقتدا کند و به مقدار رکوع خم شود و شک کند که به رکوع امام رسیده یا نه، نمازش صحیح است و فرادى مىشود.
1429 اگر موقعى که امام در رکوع است اقتدا کند و پیش از آن که به اندازه رکوع خم شود، امام سر از رکوع بردارد، مىتواند نیت فرادى کند، یا صبر کند تا امام براى رکعت بعد برخیزد و آن را رکعت اول نماز خود حساب کند و لى اگر برخاستن امام به قدرى طول بکشد که نگویند این شخص نماز جماعت مىخواند، باید نیت فرادى نماید.
1430 اگر اول نماز یا بین حمد و سوره اقتدا کند و پیش از آن که به رکوع رود امام سر از رکوع بردارد، نماز او به طور جماعت صحیح است، و باید رکوع کند و خود را به امام برساند.
1431 اگر موقعى برسد که امام مشغول خواندن تشهد آخر نماز است چنانچه بخواهد به ثواب جماعت برسد، باید بعد از نیت و گفتن تکبیرة الاحرام بنشیند و تشهد را با امام بخواند ولى سلام را نگوید و صبر کند تا امام سلام نماز را بدهد، بعد بایستد و بدون آن که دوباره نیت کند و تکبیر بگوید، حمد و سوره را بخواند و آن را رکعت اول نماز خود حساب کند.
1432 ماموم نباید جلوتر از امام بایستد، و اگر مساوى او هم بایستد، اشکال دارد و به احتیاط واجب باید کمى عقب تر از امام بایستد، اگر چه قد او بلندتر از امام باشد، که در رکوع و سجود سرش جلوتر از امام باشد.
1433 در نماز جماعت باید بین ماموم و امام پرده و مانند آن که پشت آن دیده نمىشود فاصله نباشد، و همچنین است بین انسان و ماموم دیگرى که انسان به واسطه او به امام متصل شده است ولى اگر امام، مرد و ماموم زن باشد چنانچه بین آن زن و امام یا بین آن زن و ماموم دیگرى که مرد است و زن به بواسطه او به امام متصل شده است پرده و مانند آن باشد اشکال ندارد.
1434 اگر بعد از شروع به نماز بین ماموم و امام یا بین ماموم و کسى که ماموم به واسطه او متصل به امام است پرده یا چیز دیگرى که پشت آن را نمىتوان دید فاصله شود، نمازش فرادى مىشود، و صحیح است.
1435 اگر بین جاى سجده ماموم و جاى ایستادن امام به قدر گشادى بین دو قدم فاصله باشد اشکال ندارد، و نیز اگر بین انسان به واسطه مامومى که جلوى او ایستاده و انسان به وسیله او به امام متصل است به همین مقدار فاصله باشد نمازش اشکال ندارد، و احتیاط مستحب آن است که جاى سجده ماموم با جاى کسى که جلوى او ایستاده هیچ فاصله نداشته باشد.
1436 اگر ماموم به واسطه کسى که طرف راستیا چپ او اقتدا کرده به امام متصل باشد و از جلو به امام متصل نباشد، چنانچه به اندازه گشادى بین دو قدم هم فاصله داشته باشند نمازش صحیح است.
1437 اگر در نماز بین ماموم و امام یا بین ماموم و کسى که ماموم به واسطه او به امام متصل است بیشتر از یک قدم بزرگ فاصله پیدا شود نمازش فرادى مىشود و صحیح است.
1438 اگر نماز همه کسانى که در صف جلو هستند تمام شود یا همه نیت فرادى نمایند، اگر فاصله به اندازه یک قدم بزرگ نباشد نماز صف بعد به طور جماعت صحیح، و اگر بیشتر از این مقدار باشد فرادى مىشود و صحیح است.
1439 اگر در رکعت دوم اقتدا کند قنوت و تشهد را با امام مىخواند و احتیاط آن است که موقع خواندن تشهد انگشتان دست و سینه پا را به زمین بگذارد و زانوها را بلند کند و باید بعد از تشهد با امام برخیزد و حمد و سوره را بخواند و اگربراى سوره وقت ندارد، حمد را تمام کند و در رکوع یا سجده خود را به امام برساند، یا نیت فرادى کند و نمازش صحیح است، ولى اگر در سجده به امام برسد، بهتر است که احتیاطا نماز را دوباره بخواند.
1440 اگر موقعى که امام در رکعت دوم نماز چهار رکعتى است اقتدا کند، بایددر رکعت دوم نمازش که رکعتسوم امام است، بعد از دو سجده بنشیند و تشهد را بهمقدار واجب بخواند و برخیزد، و چنانچه براى گفتن سه مرتبه تسبیحات وقت ندارد،یک مرتبه بگوید و در رکوع یا سجده خود را به امام برساند.
1441 اگر امام در رکعتسوم یا چهارم باشد و ماموم بداند که اگر اقتدا کند و حمد را بخواند به رکوع امام نمى رسد، بنابر احتیاط واجب باید صبر کند تا امام به رکوع رود، بعد اقتدا نماید.
1442 اگر در رکعتسوم یا چهارم امام اقتدا کند، باید حمد و سوره را بخواند و اگر براى سوره وقت ندارد باید حمد را تمام کند و در رکوع یا سجده خود را به امام برساند، ولى اگر در سجده به امام برسد بهتر است که احتیاطا نماز را دوباره بخواند.
1443 کسى که مىداند اگر سوره را بخواند در رکوع به امام نمى رسد، باید سوره را نخواند، ولى اگر خواند نمازش صحیح است.
1444 کسى که اطمینان دارد که اگر سوره را شروع کند یا تمام نماید به رکوع امام مى رسد، احتیاط واجب آن است که سوره را شروع کند یا اگر شروع کرده تمام نماید.
1445 کسى که یقین دارد، اگر سوره را بخواند به رکوع امام مى رسد، چنانچه سوره را بخواند و به رکوع نرسد نمازش صحیح است.
1446 اگر امام ایستاده باشد و ماموم نداند که در کدام رکعت است مىتواند اقتدا کند ولى باید حمد و سوره را به قصد قربت بخواند و اگر چه بعد بفهمد که امام در رکعت اول یا دوم بوده نمازش صحیح است.
1447 اگر به خیال این که امام در رکعت اول یا دوم استحمد و سوره نخواند و بعد از رکوع بفهمد که در رکعتسوم یا چهارم بوده نمازش صحیح است. ولى اگر پیش از رکوع بفهمد باید حمد و سوره را بخواند و اگر وقت ندارد فقط حمد را بخواند و در رکوع یا سجده خود را به امام برساند.
1448 اگر به خیال این که امام در رکعتسوم یا چهارم استحمد و سوره را بخواند و پیش از رکوع یا بعد از آن بفهمد که در رکعت اول یا دوم بوده نمازش صحیح است.
1449 اگر موقعى که مشغول نماز مستحبى است جماعت بر پا شود چنانچه اطمینان ندارد که اگر نماز را تمام کند به جماعت برسد، مستحب است نماز را رها کند و مشغول نماز جماعتشود بلکه اگر اطمینان نداشته باشد که به رکعت اول برسد مستحب است به همین دستور رفتار نماید.
1450 اگر موقعى که مشغول نماز سه رکعتى یا چهار رکعتى است جماعت بر پا شود چنانچه به رکوع رکعتسوم نرفته و اطمینان ندارد که اگر نماز را تمام کند به جماعت برسد، مستحب است به نیت نماز مستحبى نماز را دو رکعتى تمام کند و خود را به جماعت برساند.
1451 اگر نماز امام تمام شود و ماموم مشغول تشهد یا سلام اول باشد لازم نیست نیت فرادى کند.
1452 کسى که یک رکعت از امام عقب مانده وقتى امام تشهد رکعت آخر را مىخواند مىتواند برخیزد و نماز را تمام کند و یا انگشتان دست، و سینه پا را به زمین بگذارد و زانوها را بلند نگه دارد و صبر کند تا امام سلام نماز را بگوید و بعد برخیزد.
1453 امام جماعت باید بالغ و عاقل و شیعه دوازده امامى و عادل و حلال زاده باشد و نماز را به طور صحیح بخواند، و نیز اگر ماموم مرد است امام او هم باید مرد باشد. و اقتدا کردن بچه ممیز که خوب و بد را مىفهمد به بچه ممیز دیگر جایز نیست. و احتیاط واجب آن است که امام زن نیز مرد باشد.
1454 امامى را که عادل مى دانسته، اگر شک کند به عدالتخود باقى استیا نه، مى تواند به او اقتدا نماید.
1455 کسى که ایستاده نماز مىخواند نمىتواند به کسى که نشسته یا خوابیده نماز مىخواند اقتدا کند و کسى که نشسته نماز مىخواند نمىتواند به کسى که خوابیده نماز مىخواند، اقتدا نماید.
1456 کسى که نشسته نماز مىخواند مىتواند به کسى که نشسته نماز مىخواند اقتدا کند و همچنین کسى که خوابیده است مىتواند به کسى که نشسته نماز مىخواند اقتدا کند ولى کسى که نشسته نماز مىخواند نمىتواند به کسى که خوابیده نماز مىخواند، اقتدا نماید.
1457 اگر امام جماعت به واسطه عذرى با تیمم یا با وضوى جبیرهاى نماز بخواند مىشود به او اقتدا کرد ولى اگر به واسطه عذرى با لباس نجس نماز مىخواند بنابر احتیاط واجب نباید به او اقتدا کرد.
1458 اگر امام مرضى دارد که نمىتواند از بیرون آمدن بول و غائط خوددارى کند بنابر احتیاط واجب نمىشود به او اقتدا کرد.
1459 بنابر احتیاط واجب کسى که مرض خوره یا پیسى دارد، نباید امام جماعتشود.
1460 موقعى که ماموم نیت مىکند باید امام را معین نماید، ولى دانستن اسم او لازم نیست، مثلا اگر نیت کند اقتدا مى کنم به امام حاضر نمازش صحیح است.
1461 ماموم باید غیر از حمد و سوره همه چیز نماز را خودش بخواند ولى اگر رکعت اول یا دوم او، رکعتسوم یا چهارم امام باشد باید حمد و سوره را بخواند.
1462 اگر ماموم در رکعت اول و دوم نماز صبح و مغرب و عشا صداى حمد و سوره امام را بشنود اگر چه کلمات را تشخیص ندهد، باید حمد و سوره را نخواند و اگر صداى امام را نشنود، مستحب استحمد و سوره بخواند ولى باید آهسته بخواند و چنانچه سهوا بلند بخواند اشکال ندارد.
1463 اگر ماموم بعضى از کلمات حمد و سوره امام را بشنود، احتیاط واجب آن است که حمد و سوره را نخواند.
1464 اگر ماموم سهوا حمد و سوره بخواند یا خیال کند صدایى را که مىشنود صداى امام نیست و حمد و سوره بخواند و بعد بفهمد صداى امام بوده نمازش صحیح است.
1465 اگر شک کند که صداى امام را مىشنود یا نه، یا صدایى بشنود و نداند صداى امام ستیا صداى کس دیگر، مى تواند حمد و سوره بخواند.
1466 ماموم باید در رکعت اول و دوم نماز ظهر و عصر، حمد و سوره نخواند و مستحب است به جاى آن ذکر بگوید.
1467 ماموم نباید تکبیرة الاحرام را پیش از امام بگوید بلکه احتیاط واجب آن است که تا تکبیر امام تمام نشده، تکبیر نگوید.
1468 اگر ماموم پیش از امام عمدا هم سلام دهد نمازش صحیح است.
1469 اگر ماموم غیر از تکبیرة الاحرام و سلام چیزهاى دیگر نماز را پیش از امام بگوید اشکال ندارد ولى اگر آنها را بشنود یا بداند امام چه وقت مىگوید،احتیاط مستحب آن است که پیش از امام نگوید.
1470 ماموم باید غیر از آنچه در نماز خوانده مىشود کارهاى دیگر آن مانند رکوع و سجود را با امام یا کمى بعد از امام به جا آورد و اگر عمدا پیش از امام یا مدتى بعد از امام انجام دهد، معصیت کرده و لى نمازش صحیح است، اما اگر در دو رکن پشتسر هم از امام جلو یا عقب بیفتد بنابر احتیاط واجب باید نماز را تمام کند و دوباره بخواند، اگر چه بعید نیست نمازش صحیح باشد و فرادى شود.
1471 اگر سهوا پیش از امام سر از رکوع بردارد، چنانچه امام در رکوع باشد باید به رکوع برگردد و با امام سر بردارد و در این صورت زیاد شدن رکوع که رکن است نماز را باطل نمىکند ولى اگر به رکوع برگردد و پیش از آن که به رکوع برسد،امام سر بردارد نمازش باطل است.
1472 اگر اشتباها سر بردارد و ببیند امام در سجده است باید به سجده برگردد و چنانچه در هر دو سجده این اتفاق بیفتد براى زیاد شدن دو سجده که رکن است نماز باطل نمىشود.
1473 کسى که اشتباها پیش از امام سر از سجده برداشته هرگاه به سجده برگردد،و هنوز به سجده نرسیده امام سر بردارد، نمازش صحیح است ولى اگر در هر دو سجده این اتفاق بیفتد، نماز باطل است.
1474 اگر اشتباها سر از رکوع یا سجده بردارد و سهوا یا به خیال اینکه به امام نمىرسد به رکوع یا سجده نرود نمازش صحیح است.
1475 اگر سر از سجده بردارد و ببیند امام در سجده است چنانچه به خیال اینکه سجده اول امام است، به قصد این که با امام سجده کند به سجده رود و بفهمد سجده دوم امام بوده باید بنابر احتیاط نماز را تمام کند و از سر بخواند و اگر به خیال اینکه سجده دوم است به سجده رود و بفهمد سجده اول امام بوده احتیاط آن استکه نماز را فرادى تمام نماید اگر چه مىتواند متابعت امام را بکند و به سجده رود و نماز را تمام کند.
1476 اگر سهوا پیش از امام به رکوع رود و طورى باشد که اگر سر بردارد بهمقدارى از قرائت امام مى رسد، چنانچه سر بردارد و با امام به رکوع رود نمازش صحیح است.
1477 اگر سهوا پیش از امام به رکوع رود و طورى باشد که اگر برگردد به چیزى از قرائت امام نمى رسد، واجب استسر بردارد و با امام نماز را تمام کند و نمازش صحیح است اگر چه احوط استحبابى در این صورت اعاده نماز است، و اگر سر برندارد تا امام برسد نمازش صحیح است.
1478 اگر سهوا پیش از امام به سجده رود، واجب است که سر بردارد و با امام به سجده رود و نمازش صحیح است اگر چه احتیاط استحبابى در این صورت اعاده نماز است و اگر برنداشت نمازش صحیح است.
1479 اگر امام در رکعتى که قنوت ندارد اشتباها قنوت بخواند یا در رکعتى که تشهد ندارد اشتباها مشغول خواندن تشهد شود ماموم نباید قنوت و تشهد را بخواند ولى نمىتواند پیش از امام به رکوع رود، یا پیش از ایستادن امام بایستد بلکهباید صبر کند تا قنوت و تشهد امام تمام شود و بقیه نماز را با او بخواند.
1480 اگر ماموم یک مرد باشد، مستحب است طرف راست امام بایستد، واگر یک زن باشد، مستحب است در طرف راست امام طورى بایستد که جاى سجدهاش مساوى زانو یا قدم امام باشد، و اگر یک مرد و یک زن، یا یک مرد و چند زن باشند، مستحب است مرد طرف راست امام و باقى پشتسر امام بایستند، و اگرچند مرد یا چند زن باشند، مستحب است پشتسر امام بایستند، و اگر چند مرد و چند زن باشند، مستحب است مردها عقب امام و زنها پشت مردها بایستند.
1481 اگر امام و ماموم هر دو زن باشند احتیاط آن است که امام کمى جلوتر بایستد.
1482 مستحب است امام در وسط بایستد و اهل علم و کمال و تقوى در صف اول بایستند.
1483 مستحب است صفهاى جماعت منظم باشد و بین کسانى که در یک صف ایستادهاند فاصله نباشد و شانه آنان ردیف یکدیگر باشد.
1484 مستحب است بعد از گفتن "قد قامت الصلاة" مامومین برخیزند.
1485 مستحب است امام جماعتحال مامومى را که از دیگران ضعیف تر است رعایت کند و عجله نکند تا افراد ضعیف به او برسند، و نیز مستحب است قنوت و رکوع و سجود را طول ندهد، مگر
1486 مستحب است امام جماعت در حمد و سوره و ذکرهایى که بلند مىخواند صداى خود را بقدرى بلند کند که دیگران بشنوند ولى باید بیش از اندازه صدا را بلند نکند.
1487 اگر امام در رکوع بفهمد کسى تازه رسیده و مىخواهد اقتدا کند مستحب است رکوع را دو برابر همیشه طول بدهد و بعد برخیزد، اگر چه بفهمد کس دیگرى هم براى اقتدا وارد شده است.
1488 اگر در صفهاى جماعت جا باشد، مکروه است انسان تنها بایستد.
1489 مکروه است ماموم ذکرهاى نماز را طورى بگوید که امام بشنود.
1490 مسافرى که نماز ظهر و عشا را دو رکعت مىخواند مکروه است در این نمازها به کسى که مسافر نیست اقتدا کند و کسى که مسافر نیست مکروه است در این نمازها به مسافر اقتدا نماید.
1370 کسى که نماز واجب خود را در وقت آن نخوانده باید قضاى آن را بجاآورد، اگرچه در تمام وقت نماز خواب مانده یا به واسطه سستى، نماز نخوانده باشد ولى نمازهاى یومیهاى را که زن در حال حیض یا نفاس نخوانده قضا ندارد.
1371 اگر بعد از وقت نماز بفهمد نمازى را که خوانده باطل بوده باید قضاى آن را بخواند.
1372 کسى که نماز قضا دارد باید در خواندن آن کوتاهى نکند ولى واجب نیست فورا آن را بجا آورد.
1373 کسى که نماز قضا دارد مىتواند نماز مستحبى بخواند.
1374 اگر انسان احتمال دهد که نماز قضایى دارد یا نمازهایى را که خوانده صحیح نبوده، مستحب است احتیاطا قضاى آن را بجا آورد.
1375 قضاى نمازهاى یومیه لازم نیست به ترتیب خوانده شود مثلا کسى که یک روز نماز عصر و روز بعد نماز ظهر را نخوانده لازم نیست اول نماز عصر و بعداز آن نماز ظهر را قضا نماید.
1376 اگر بخواهد قضاى چند نماز غیر یومیه مانند نماز آیات را بخواند یا مثلا بخواهد قضاى یک نماز یومیه و چند نماز غیر یومیه را بخواند لازم نیست آنها را به ترتیب بجا آورد.
1377 اگر کسى نداند که نمازهایى که از او قضا شده کدام یک جلوتر بوده لازم نیست به طورى بخواند که ترتیب حاصل شود و هر یک را مىتواند مقدم بداند.
1378 اگر کسى که نمازهایى از او قضا شده، مىداند کدام یک جلوتر قضا شده، احتیاط مستحب آن است که به ترتیب قضا کند و آنچه اول قضا شده اول بخواند و دومى را بعد و همین طور.
1379 اگر براى میتى مىخواهند نماز قضا بدهند، و مىدانند آن میت ترتیب قضا شدن را مىدانسته باز لازم نیست طورى قضا را بجا بیاورند که ترتیب حاصل شود.
1380 اگر براى میتى که در مساله پیش گفته شد بخواهند چند نفر را اجیر کنند که نماز بخوانند لازم نیست براى آنها وقت مرتب معین کنند که با هم شروع نکنند در عمل.
1381 اگر بدانند که میت ترتیب قضا شدن را نمىدانسته یا ندانند که مىدانسته، لازم نیست به ترتیب براى او قضا بجا بیاورند.
1382 در مساله پیش اگر بخواهند چند نفر را براى به جا آوردن نماز میت اجیر کنند لازم نیست وقت معین کنند و مىتوانند همه با هم شروع به قضا کنند.
1383 کسى که چند نماز از او قضا شده و شماره آنها را نمىداند مثلا نمىداند چهار تا بوده یا پنج تا، چنانچه مقدار کمتر را بخواند کافى است و همچنین اگر شماره آنها را مىدانسته و فراموش کرده، اگر مقدار کمتر را بخواند کفایت مىکند.
1384 کسى که نماز قضا از همین روز یا روزهاى پیش دارد مىتواند قبل از خواندن نمازى که قضا شده، نماز ادایى را بخواند و لازم نیست نماز قضا را جلو بیندازد.
1385 کسى که مىداند یک نماز چهار رکعتى نخوانده و نمىداند نماز ظهر استیا عصر ستیا عشا، اگر یک نماز چهار رکعتى بخواند به نیت قضاى نمازى که نخوانده کافى است.
1386 اگر از روزهاى گذشته نمازهاى قضا دارد و یک نماز یا بیشتر هم از همان روز از او قضا شده، اگرچه لازم نیست نمازهاى قضا را پیش از نماز ادا بخواند حتى اگرچه وقت داشته باشد و ترتیب بین نمازهاى قضا را هم بداند ولى احتیاط استحبابى آن است که نمازهاى قضا مخصوصا نماز قضاى همان روز را پیش از نماز ادا بخواند.
1387 تا انسان زنده است اگر چه از خواندن نماز قضاهاى خود عاجز باشد دیگرى نمىتواند نمازهاى او را قضا نماید.
1388 نماز قضا را با جماعت مىشود خواند، چه نماز امام جماعت ادا باشد یا قضا، و لازم نیست هر دو یک نماز را بخوانند مثلا اگر نماز قضاى صبح را با نماز ظهر یا عصر امام بخواند اشکال ندارد.
1389 مستحب است بچه ممیز یعنى بچهاى که خوب و بد را مىفهمد به نماز خواندن و عبادتهاى دیگر عادت دهند بلکه مستحب است او را به قضاى نمازها هم وادار نمایند.
1390 اگر پدر نماز و روزه خود را بجا نیاورده باشد، چنانچه از روى نافرمانى ترک نکرده و مىتوانسته قضا کند بر پسر بزرگتر واجب است که بعد از مرگش بجا آورد یا براى او اجیر بگیرد بلکه اگر از روى نافرمانى هم ترک کرده باشد واجب است به همین طور عمل کند و نیز روزهاى را که در سفر نگرفته اگرچه نمىتوانسته قضا کند، واجب است که پسر بزرگتر قضا نماید یا براى او اجیر بگیرد.
1391 اگر پسر بزرگتر شک دارد که پدر نماز و روزه قضا داشته یا نه چیزى بر او واجب نیست.
1392 اگر پسر بزرگتر بداند که پدرش نماز قضا داشته و شک کند که بجاآورده یا نه، بنابر احتیاط واجب باید قضا نماید.
1393 اگر معلوم نباشد که پسر بزرگتر کدام است، قضاى نماز و روزه پدر بر هیچ کدام از پسرها واجب نیست ولى احتیاط مستحب آن است که نماز و روزه اورا بین خودشان قسمت کنند یا براى انجام آن قرعه بزنند.
1394 اگر میت وصیت کرده باشد که براى نماز و روزه او اجیر بگیرند، بعداز آنکه اجیر نماز و روزه او را به طور صحیح بجا آورد، بر پسر بزرگتر چیزى واجب نیست.
1395 اگر پسر بزرگتر بخواهد نماز پدر را بخواند باید به تکلیف خود عمل کند مثلا قضاى نماز صبح و مغرب و عشا را باید بلند بخواند.
1396 کسى که خودش نماز و روزه قضا دارد اگر نماز و روزه پدر هم براو واجب شود هر کدام را اول بجا آورد صحیح است.
1397 اگر پسر بزرگتر موقع مرگ پدر نابالغ یا دیوانه باشد، وقتى که بالغ شد یا عاقل گردید باید نماز و روزه پدر را قضا نماید، و چنانچه پیش از بالغ شدن یا عاقل شدن بمیرد، بر پسر دوم چیزى واجب نیست.
1398 اگر پسر بزرگتر پیش از آنکه نماز و روزه پدر را قضا کند بمیرد بر پسر دوم چیزى واجب نیست.
مسافر باید نماز ظهر و عصر و عشا را با هشتشرط شکسته بجا آورد، یعنى دو رکعت بخواند: شرط اول: آنکه سفر او کمتر از هشت فرسخ شرعى نباشد.
1272 کسى که رفتن و برگشتن او هشت فرسخ است اگر رفتن او کمتر از چهار فرسخ نباشد باید نماز را شکسته بخواند بنابر این اگر رفتن سه فرسخ و برگشتن پنج فرسخ باشد باید نماز را تمام کند.
1273 اگر رفتن و برگشتن هشت فرسخ باشد باید نماز را شکسته بخواند چه همان روز و شب بخواهد برگردد یا غیر آن روز و شب.
1274 اگر سفر، مختصرى از هشت فرسخ کمتر باشد یا انسان نداند که سفر او هشت فرسخ استیا نه، نباید نماز را شکسته بخواند و چنانچه شک کند که سفر او هشت فرسخ استیا نه، در صورتى که تحقیق کردن برایش مشقت دارد باید نمازش را تمام بخواند و اگر مشقت ندارد بنابر احتیاط واجب باید تحقیق کند که اگر دو عادل بگویند، یا بین مردم معروف باشد که سفر او هشت فرسخ است نماز را شکسته بخواند.
1275 اگر یک عادل خبر دهد که سفر انسان هشت فرسخ است بنابر احتیاط واجب باید نماز را هم شکسته بخواند و هم تمام بخواند و روزه بگیرد و قضاى آن را هم بجا آورد.
1276 کسى که یقین دارد سفر او هشت فرسخ است اگر نماز را شکسته بخواند و بعد بفهمد که هشت فرسخ نبوده باید آن را چهار رکعتى بجا آورد و اگر وقت گذشته قضا نماید.
1277 کسى که یقین دارد سفرش هشت فرسخ نیست یا شک دارد که هشت فرسخ هستیا نه، چنانچه در بین راه بفهمد که سفر او هشت فرسخ بوده اگر چه کمى از راه باقى باشد باید نماز را شکسته بخواند، و اگر بعد از تمام خواندن نماز فهمید سفرش هشت فرسخ بوده بنابر اقوى باید نماز را دوباره شکسته اعاده نماید و در صورتى که وقت گذشته باشد باید بنابر احتیاط واجب نماز را دوباره قضا نماید.
1278 اگر بین دو محلى که فاصله آنها کمتر از چهار فرسخ است چند مرتبه رفت و آمد کند اگر چه روى هم رفته هشت فرسخ شود باید نماز را تمام بخواند.
1279 اگر محلى دو راه داشته باشد یک راه آن کمتر از هشت فرسخ و راه دیگر آن هشت فرسخ یا بیشتر باشد چنانچه انسان از راهى که هشت فرسخ است به آنجا برود باید نماز را شکسته بخواند و اگر از راهى که هشت فرسخ نیست، برود باید تمام بخواند.
1280 اگر شهر دیوار دارد باید ابتداى هشت فرسخ را از دیوار شهر حساب کند، و اگر دیوار ندارد باید از خانههاى آخر شهر حساب نماید. شرط دوم: آنکه از اول مسافرت قصد هشت فرسخ را داشته باشد، پس اگربه جایى که کمتر از هشت فرسخ است مسافرت کند و بعد از رسیدن به آن جا قصد کند جایى برود که با مقدارى که آمده هشت فرسخ شود، چون از اول قصد هشت فرسخ را نداشته باید نماز را تمام بخواند، ولى اگر بخواهد از آن جا هشت فرسخ برود یا چهار فرسخ برود و به وطنش یا به جایى که مىخواهد ده روز بماند برگردد باید نماز را شکسته بخواند.
1281 کسى که نمىداند سفرش چند فرسخ است مثلا براى پیدا کردن گمشدهاى مسافرت مىکند و نمىداند که چه مقدار باید برود تا آن را پیدا کند باید نماز را تمام بخواند ولى در برگشتن چنانچه تا وطنش یا جایى که مىخواهد ده روز در آن جا بماند هشت فرسخ یا بیشتر باشد باید نماز را شکسته بخواند و نیز اگر در بین رفتن قصد کند که چهار فرسخ برود و برگردد چنانچه رفتن و برگشتن هشت فرسخ شود باید نماز را شکسته بخواند.
1282 مسافر در صورتى باید نماز را شکسته بخواند که تصمیم داشته باشد هشت فرسخ برود پس کسى که از شهر بیرون مى رود و مثلا قصدش این است که اگر رفیق پیدا کند سفر هشت فرسخى برود چنانچه اطمینان دارد که رفیق پیدا مىکند باید نماز را شکسته بخواند و اگر اطمینان ندارد باید تمام بخواند.
1283 کسى که قصد هشت فرسخ دارد اگر چه در هر روز مقدار کمى راه برود وقتى به جایى برسد که دیوار شهر را نبیند و اذان آن را نشنود باید نماز را شکسته بخواند ولى اگر در هر روز مقدار خیلى کمى راه برود که نگویند مسافر است باید نمازش را تمام بخواند و احتیاط مستحب آن است که هم شکسته و هم تمام بخواند.
1284 کسى که در سفر به اختیار دیگرى است مانند نوکرى که با آقاى خود مسافرت مىکند، چنانچه بداند سفر او هشت فرسخ است، باید نماز را شکسته بخواند.
1285 کسى که در سفر به اختیار دیگرى است اگر بداند یا گمان داشته باشد که پیش از رسیدن به چهار فرسخ از او جدا مىشود باید نماز را تمام بخواند.
1286 کسى که در سفر به اختیار دیگرى است اگر شک دارد که پیش از رسیدن به چهار فرسخ از او جدا مىشود یا نه باید نماز را شکسته بخواند و نیز اگر شک او از این جهت است که احتمال مىدهد مانعى براى سفر او پیش آید چنانچه احتمال او در نظر مردم بجا نباشد باید نمازش را شکسته بخواند. شرط سوم: آنکه در بین راه از قصد خود برنگردد، پس اگر پیش از رسیدن به چهار فرسخ از قصد خود برگردد، یا مردد شود، باید نماز را تمام بخواند.
1287 اگر بعد از رسیدن به چهار فرسخ از مسافرت منصرف شود چنانچه تصمیم داشته باشد که همان جا بماند یا بعد از ده روز برگردد یا در برگشتن و ماندن مردد باشد، باید نماز را تمام بخواند.
1288 اگر بعد از رسیدن به چهار فرسخ از مسافرت منصرف شود و تصمیم داشته باشد که برگردد باید نماز را شکسته بخواند.
1289 اگر براى رفتن به محلى حرکت کند و بعد از رفتن مقدارى از راه بخواهد جاى دیگرى برود، چنانچه از محل اولى که حرکت کرده تا جایى که مىخواهد برود هشت فرسخ باشد، باید نماز را شکسته بخواند.
1290 اگر پیش از آن که به هشت فرسخ برسد مردد شود که بقیه راه را برود یا نه، و در موقعى که مردد است راه نرود و بعد تصمیم بگیرد که بقیه راه را برود باید تا آخر مسافرت نماز را شکسته بخواند.
1291 اگر پیش از آن که به هشت فرسخ برسد، مردد شود که بقیه راه را برود یا نه، و در موقعى که مردد است مقدارى راه برود و بعد تصمیم بگیرد که هشت فرسخ دیگر برود یا چهار فرسخ برود و برگردد تا آخر مسافرت باید نماز را شکسته بخواند.
1292 اگر پیش از آنکه به هشت فرسخ برسد مردد شود که بقیه راه را برود یا نه، و در موقعى که مردد است مقدارى راه برود و بعد تصمیم بگیرد که بقیه راه را برود چنانچه باقیمانده سفر او هشت فرسخ باشد یا چهار فرسخ باشد ولى بخواهد برود و برگردد باید نماز را شکسته بخواند ، ولى اگر راهى که پیش از مردد شدن و راهى که بعد از آن مى رود روى هم هشت فرسخ باشد بنابر احتیاط نماز را هم شکسته و هم تمام بخواند اگر چه جمع واجب نیست و نماز شکسته است. شرط چهارم: آنکه نخواهد پیش از رسیدن به هشت فرسخ از وطن خود بگذرد، یا ده روز یا بیشتر در جایى بماند، پس کسى که مىخواهد پیش از رسیدن به هشت فرسخ از وطنش بگذرد، یا ده روز در محلى بماند باید نماز را تمام بخواند.
1293 کسى که نمىداند پیش از رسیدن به هشت فرسخ از وطنش مىگذرد یا نه،یا ده روز در محلى مىماند یا نه، باید نماز را تمام بخواند.
1294 کسى که مىخواهد پیش از رسیدن به هشت فرسخ از وطنش بگذرد یا ده روز در محلى بماند و نیز کسى که مردد است که از وطنش بگذرد یا ده روز در محلى بماند اگر از ماندن ده روز یا گذشتن از وطن منصرف شود، باز هم باید نماز را تمام بخواند ولى اگر باقیمانده راه هشت فرسخ باشد یا چهار فرسخ باشد و بخواهد برود و برگردد باید نماز را شکسته بخواند. شرط پنجم: آن که براى کار حرام سفر نکند، و اگر براى کار حرامى مانند دزدى سفر کند، باید نماز را تمام بخواند. و همچنین است اگر خود سفر حرام باشد،مثل آن که براى او ضرر داشته باشد، یا زن بدون اجازه شوهر سفرى برود که بر او واجب نباشد، ولى اگر مثل سفر حج واجب باشد، باید نماز را شکسته بخواند.
1295 سفرى که اسباب اذیت پدر و مادر باشد حرام است و انسان باید در آن سفر نماز را تمام بخواند و روزه هم بگیرد.
1296 کسى که سفر او حرام نیست و براى کار حرام هم سفر نمىکند اگر چه در سفر، معصیتى انجام دهد مثلا غیبت کند یا شراب بخورد باید نماز را شکسته بخواند.
1297 اگر مخصوصا براى آن که کار واجبى را ترک کند مسافرت نماید نمازش تمام است پس کسى که بدهکار است اگر بتواند بدهى خود را بدهد و طلبکار هم مطالبه کند چنانچه در سفر نتواند بدهدى خود را بدهد مخصوصا براى فرار از دادن قرض مسافرت نماید باید نماز را تمام بخواند ولى اگر مخصوصا براى ترک واجب مسافرت نکند باید نماز را شکسته بخواند و احتیاط مستحب آن است که هم شکسته و هم تمام بخواند.
1298 اگر سفر او سفر حرام نباشد ولى حیوان سوارى یا مرکب دیگرى که سوار است غصبى باشد نمازش شکسته است ولى اگر در زمین غصبى مسافرت کند بنابر احتیاط واجب باید نماز را هم شکسته و هم تمام بخواند.
1299 کسى که با ظالم مسافرت مىکند اگر ناچار نباشد و مسافرت او کمک به ظالم باشد باید نماز را تمام بخواند و اگر ناچار باشد یا مثلا براى نجات دادن مظلومى با او مسافرت کند، نمازش شکسته است.
1300 اگر به قصد تفریح و گردش مسافرت کند حرام نیست و باید نماز را شکسته بخواند.
1301 اگر براى لهو و خوشگذرانى به شکار رود نمازش تمام است و چنانچه براى تهیه معاش به شکار رود نمازش شکسته است و اگر براى کسب و زیاد کردن مال برود احتیاط واجب آن است که نماز را هم شکسته و هم تمام بخواند و باید روزه نگیرد.
1302 کسى که براى معصیتسفر کرده، موقعى که از سفر برمىگردد اگر توبه کرده، باید نماز را شکسته بخواند و اگر توبه نکرده ، و چیزى هم که بازگشت را از جزئیتسفر معصیتخارج کند حادث نشده باشد باید تمام بخواند و احتیاط مستحب آن است که هم شکسته و هم تمام بخواند.
1303 کسى که سفر او سفر معصیت است، اگر در بین راه از قصد معصیت برگردد چنانچه باقیمانده راه هشت فرسخ باشد یا چهار فرسخ باشد و بخواهد برود و برگرد باید نماز را شکسته بخواند.
1304 کسى که براى معصیتسفر نکرده اگر در بین راه قصد کند که بقیه راه را براى معصیت برود، باید نماز را تمام بخواند ولى نمازهایى را که شکسته خوانده صحیح است. شرط ششم: آنکه از صحرانشینهایى نباشد که در بیابانها گردش مىکنند و هر جا آب و خوراک براى خود و حشمشان پیدا کنند مى مانند و بعد از چندى به جاى دیگر مىروند و صحرانشینها در این مسافرتها باید نماز را تمام بخوانند.
1305 اگر یکى از صحرانشینها براى پیدا کردن منزل و چراگاه حیواناتشان سفر کند، چنانچه سفر او هشت فرسخ باشد احتیاطا واجب آن است که هم شکسته و هم تمام بخواند.
1306 اگر صحرانشین براى زیارت یا حجیا تجارت و مانند اینها مسافرت کند، باید نماز را شکسته بخواند. شرط هفتم: آنکه شغل او مسافرت نباشد، بنابراین شتردار و راننده و چوبدار و کشتیبان و مانند اینها، اگرچه براى بردن اثاثیه منزل خود مسافرت کنند، در غیر سفر اول باید نماز را تمام بخوانند، ولى در سفر اول اگرچه طول بکشد، نمازشان شکسته است.
1307 کسى که شغلش مسافرت است اگر براى کار دیگرى مثلا براى زیارت یا حج مسافرت کند، باید نماز را شکسته بخواند ولى اگر مثلا شوفر، اتومبیل خود را براى زیارت کرایه دهد و در ضمن خودش هم زیارت کند، باید نماز را تمام بخواند.
1308 حمله دار یعنى کسى که براى رساندن حاجیها به مکه مسافرت مىکند چنانچه شغلش مسافرت باشد باید نماز را تمام بخواند، و اگر شغلش مسافرت نباشد، باید شکسته بخواند.
1309 کسى که شغل او حمله دارى است و حاجیها را از راه دور به مکه مىبرد، چنانچه تمام سال یا بیشتر سال را در راه باشد، باید نماز را تمام بخواند.
1310 کسى که در مقدارى از سال شغلش مسافرت است، مثل شوفرى که فقط در تابستان یا زمستان اتومبیل خود را کرایه مىدهد، باید در سفرى که مشغول به کارش هست نماز را تمام بخواند و احتیاط مستحب آن است که هم شکسته و هم تمام بخواند.
1311 راننده و دوره گردى که در دو سه فرسخى شهر رفت و آمد مىکند، چنانچه اتفاقا سفر هشت فرسخى برود ، باید نماز را شکسته بخواند.
1312 کسى که شغلش مسافرت است، اگر ده روز یا بیشتر در وطن خود بماند،چه از اول قصد ماندن ده روز را داشته باشد چه بدون قصد بماند، باید در سفر اولى که بعد از ده روز مى رود، نماز را شکسته بخواند.
1313 کسى که شغلش مسافرت است، اگر در غیر وطن خود ده روز بماند در سفر اولى که بعد از ده روز مى رود، باید نماز را شکسته بخواند چه از اول قصد ماندن ده روز را داشته باشد یا نداشته باشد.
1314 کسى که شغلش مسافرت است، اگر شک کند که در وطن خود یا جاى دیگر ده روز مانده یا نه، باید نماز را تمام بخواند.
1315 کسى که در شهرها سیاحت مىکند و براى خود وطنى اختیار نکرده، باید نماز را تمام بخواند.
1316 کسى که شغلش مسافرت نیست، اگر مثلا در شهرى یا دهى جنسى دارد که براى حمل آن مسافرتهاى پى در پى مىکند باید نماز را شکسته بخواند.
1317 کسى که از وطنش صرف نظر کرده و مىخواهد وطن دیگرى براى خود اختیار کند، اگر شغلش مسافرت نباشد باید در مسافرت نماز را شکسته بخواند. شرط هشتم: آنکه به حد ترخص برسد، یعنى از وطنش یا جایى که قصد کرده ده روز در آنجا بماند، بقدرى دور شود که دیوار شهر را نبیند و صداى اذان آن را نشنود، ولى باید در هوا غبار یا چیز دیگرى نباشد که از دیدن دیوار و شنیدن اذان جلوگیرى کند، و لازم نیست بقدرى دور شود که منارهها و گنبدها را نبیند، یا دیوارها هیچ پیدا نباشد، بلکه همین قدر که دیوارها کاملا معلوم نباشد، کافى است.
1318 کسى که به سفر مى رود، اگر به جایى برسد که اذان را نشنود، ولى دیوار شهر را ببیند یا دیوارها را نبیند و صداى اذان را بشنود، چنانچه بخواهد در آن جا نماز بخواند، بنابر احتیاط واجب باید هم شکسته و هم تمام بخواند.
1319 مسافرى که به وطنش برمىگردد، وقتى دیوار وطن خود را ببیند و صداى اذان آن را بشنود باید نماز را تمام بخواند ولى مسافرى که مىخواهد ده روز در محلى بماند وقتى دیوار آن جا را ببیند و صداى اذانش را بشنود. بنابر احتیاط واجب باید نماز را تاخیر بیندازد تا به منزل برسد، یا نماز را هم شکسته و هم تمام بخواند.
1320 هرگاه شهر در بلندى باشد که از دور دیده شود یا به قدرى گود باشد که اگر انسان کمى دور شود دیوار آن را نبیند کسى که از آن شهر مسافرت مىکند، وقتى به اندازهاى دور شود که اگر آن شهر در زمین هموار بود دیوارش از آن جا دیده نمىشد باید نماز خود را شکسته بخواند و نیز اگر پستى و بلندى خانهها بیشتر از معمول باشد باید ملاحظه معمول را بنماید.
1321 اگر از محلى مسافرت کند که خانه و دیوار ندارد وقتى به جایى برسد که اگر آن محل دیوار داشت از آن جا دیده نمىشد باید نماز را شکسته بخواند.
1322 اگر به قدرى دور شود که نداند صدایى را که مىشنود صداى اذان استیا صداى دیگرى، باید نماز را شکسته بخواند، ولى اگر بفهمد اذان مىگویند و کلمات آن را تشخیص ندهد باید تمام بخواند.
1323 اگر به قدرى دور شود که اذان خانهها را نشنود ولى اذان شهر را که معمولا در جاى بلند مىگویند بشنود نباید نماز را شکسته بخواند.
1324 اگر به جایى برسد که اذان شهر را که معمولا در جاى بلند مىگویند نشنود ولى اذانى را که در جاى خیلى بلند مىگویند بشنود باید نماز را شکسته بخواند.
1325 اگر چشم یا گوش او، یا صداى اذان غیر معمولى باشد در محلى باید نماز را شکسته بخواند که چشم متوسط دیوار خانهها را نبیند و گوش متوسط صداى اذان معمولى را نشنود.
1326 اگر بخواهد در محلى نماز بخواند که شک دارد به حد ترخص، یعنى جایى که اذان را نشنود و دیوار را نبیند رسیده یا نه، باید نماز را تمام بخواند، و در موقع برگشتن اگر شک کند که به حد ترخص رسیده یا نه، باید شکسته بخواند، و چون در بعضى موارد اشکال پیدا مىکند باید آن جا نماز نخواند یا هم شکسته و هم تمام بخواند.
1327 مسافرى که در سفر از وطن خود عبور مىکند وقتى به جایى برسد که دیوار وطن خود را ببیند و صداى اذان آن را بشنود باید نماز را تمام بخواند.
1328 مسافرى که در بین مسافرت به وطنش رسیده ، تا وقتى در آن جا هست باید نماز را تمام بخواند ولى اگر بخواهد از آن جا هشت فرسخ برود یا چهار فرسخ برود و برگردد وقتى به جایى برسد که دیوار وطن را نبیند و صداى اذان آن را نشنود باید نماز را شکسته بخواند.
1329 محلى را که انسان براى اقامت و زندگى خود اختیار کرده وطن اوست چه در آن جا به دنیا آمده و وطن پدر و مادرش باشد، یا خودش آن جا را براى زندگى اختیار کرده باشد.
1330 اگر قصد دارد در محلى که وطن اصیلش نیست مدتى بماند و بعد به جاى دیگر رود، آن جا وطن او حساب نمىشود.
1331 تا انسان قصد ماندن همیشگى در جایى که غیر وطن اصلى خودش است نداشته باشد وطن او حساب نمىشود مگر آن که بدون قصد ماندن آن قدر بماند که مردم بگویند این جا وطن او است.
1332 کسى که در دو محل زندگى مىکند مثلا شش ماه در شهرى و شش ماه در شهر دیگر مىماند، هر دو وطن او است. و اگر بیشتر از دو محل را براى زندگى خود اختیار کرده باشد اشکال دارد و باید احتیاط مراعات شود.
1333 در غیر وطن اصلى و وطن غیر اصلى که ذکر شد در جاهاى دیگر اگر قصد اقامه نکند نمازش شکسته است چه ملکى در آن جا داشته باشد یا نداشته باشد و چه در آن جا شش ماه مانده باشد یا نه.
1334 اگر به جایى برسد که وطن او بوده و از آن جا صرف نظر کرده نباید نماز را تمام بخواند، اگر چه وطن دیگرى هم براى خود اختیار نکرده باشد.
1335 مسافرى که قصد دارد ده روز پشتسرهم در محلى بماند، یا مىداند که بدون اختیار ده روز در محلى مىماند، در آن محل باید
1336 مسافرى که مىخواهد ده روز در محلى بماند لازم نیست قصد ماندن شب اول یا شب یازدهم را داشته باشد و همین که قصد کند از اذان صبح روز اول تا غروب روز دهم بماند باید نماز را تمام بخواند، و همچنین اگر مثلا قصدش این باشد که از ظهر روز اول تا ظهر روز یازدهم بماند، باید نماز را تمام بخواند.
1337 مسافرى که مىخواهد ده روز در محلى بماند در صورتى باید نماز را تمام بخواند که تمام ده روز را در یک جا بماند، پس اگر بخواهد مثلا ده روز در نجف و کوفه یا در تهران و شمیران بماند باید نماز را شکسته بخواند.
1338 مسافرى که مىخواهد ده روز در محلى بماند اگر از اول قصد داشته باشد که در بین ده روز به اطراف آن جا برود چنانچه جایى که مىخواهد برود خطه سور بلد اقامتیا از بساتین و مزارع و باغات اطراف آن باشد به مقدارى که رفتن به آن جا منافى با صدق و اقامت در بلد نباشد باید در تمام ده روز نماز را تمام بخواند ولى چنانچه بخواهد تا کمتر از چهار فرسخ برود چنانچه در نیت او باشد که در بین ده روز فقط یک مرتبه برود و بیش از دو ساعت رفتن و برگشتن را طول ندهد، در همه ده روز باید نمازش را تمام بخواند.
1339 مسافرى که تصمیم ندارد ده روز در جایى بماند مثلا قصدش این است که اگر رفیقش بیاید یا منزل خوبى پیدا کند ده روز بماند باید نماز را شکسته بخواند.
1340 کسى که تصمیم دارد، ده روز در محلى بماند، اگر چه احتمال بدهد که براى ماندن او مانعى برسد در صورتى که مردم به احتمال او اعتنایى نکنند باید نماز را تمام بخواند.
1341 اگر مسافر بداند که مثلا ده روز یا بیشتر به آخر ماه مانده و قصد کند که تا آخر ماه در جایى بماند باید نماز را تمام بخواند ولى اگر نداند تا آخر ماه چقدر مانده و قصد کند که تا آخر ماه بماند، باید نماز را شکسته بخواند اگرچه از موقعى که قصد کرده تا آخر ماه ده روز یا بیشتر باشد.
1342 اگر مسافر قصد کند ده روز در محلى بماند، چنانچه پیش از خواندن یک نماز چهار رکعتى از ماندن منصرف شود، یا مردد شود که در آن جا بماند یا به جاى دیگر برود، باید نماز را شکسته بخواند واگر بعد از خواندن یک نماز چهار رکعتى از ماندن منصرف شود یا مردد شود تا وقتى در آن جا هست باید نماز را تمام بخواند.
1343 مسافرى که قصد کرده ده روز در محلى بماند اگر روزه بگیرد و بعد از ظهر از ماندن در آن جا منصرف شود چنانچه یک نماز چهار رکعتى خوانده باشد روزهاش صحیح است و تا وقتى در آن جا هست باید نمازهاى خود را تمام بخواند و اگر یک نماز چهار رکعتى نخوانده باشد روزه آن روزش صحیح است اما نمازهاى خود را باید شکسته بخواند و روزهاى بعد هم نمىتواند روزه بگیرد.
1344 مسافرى که قصد کرده ده روز در محلى بماند اگر از ماندن منصرف شود و شک کند پیش از آن که از قصد ماندن برگردد، یک نماز چهار رکعتى خوانده، یا نه باید نمازهاى خود را شکسته بخواند.
1345 اگر مسافر به نیت این که نماز را شکسته بخواند مشغول نماز شود و در بین نماز تصمیم بگیرد که ده روز یا بیشتر بماند باید نماز را چهار رکعتى تمام نماید.
1346 مسافرى که قصد کرده، ده روز در جایى بماند، اگر در بین نماز چهار رکعتى از قصد خود برگردد، چنانچه مشغول رکعتسوم نشده، باید نماز را دو رکعتى تمام نماید و بقیه نمازهاى خود را شکسته بخواند، و اگر مشغول رکعتسوم شده نمازش باطل است، و تا وقتى در آن جا هست باید نماز را شکسته بخواند اگر چه داخل در رکوع رکعتسوم شده باشد.
1347 مسافرى که قصد کرده ده روز در محلى بماند اگر بیشتر از ده روز در آن جا بماند تا وقتى مسافرت نکرده باید نمازش را تمام بخواند و لازم نیست دوباره قصد ماندن ده روز کند.
1348 مسافرى که قصد کرده ده روز در محلى بماند باید روزه واجب را بگیرد و مىتواند روزه مستحبى را هم به جا آورد و نماز جمعه و نافله ظهر و عصر و عشا را هم بخواند.
1349 مسافرى که قصد کرده ده روز در جایى بماند اگر بعد از خواندن یک نماز چهار رکعتى بخواهد به جایى که کمتر از چهار فرسخ است برود و برگردد به محل اقامه خود، باید نماز را تمام بخواند.
1350 مسافرى که قصد کرده ده روز در جایى بماند اگر بعد از خواندن یک نماز چهار رکعتى بخواهد به جاى دیگرى که کمتر از هشت فرسخ است برود و ده روز در آن جا بماند باید در رفتن و در جایى که قصد ماندن ده روز کرده، نمازهاى خود را تمام بخواند ولى اگر در جایى که مىخواهد برود هشت فرسخ یا بیشتر باشد باید موقع رفتن نمازهاى خود را شکسته بخواند و چنانچه در آن جا قصد ماندن ده روز کرد، نمازش را تمام بخواند.
1351 مسافرى که قصد کرده ده روز در محلى بماند اگر بعد از خواندن یک نماز چهار رکعتى بخواهد به جایى که کمتر از چهار فرسخ است برود، چنانچه مردد باشد که به محل اولش برگردد یا نه، یا به کلى از برگشتن به آن جا غافل باشد، یا بخواهد برگردد، ولى مردد باشد که ده روز در آن جا بماند یا نه، یا آن که از ده روز ماندن در آن جا و مسافرت از آن جا غافل باشد، باید از وقتى که مى رود تا برمىگردد و بعد از برگشتن نمازهاى خود را تمام بخواند.
1352 اگر به خیال این که رفقایش مىخواهند ده روز در محلى بمانند قصد کند که ده روز در آن جا بماند و بعد از خواندن یک نماز چهار رکعتى بفهمد که آنها قصد نکردهاند اگر چه خودش هم از ماندن منصرف شود، تا مدتى که در آن جا هست باید نماز را تمام بخواند.
1353 اگر مسافر بعد از رسیدن به هشت فرسخ، سى روز در محلى بماند و در تمام سى روز در رفتن و ماندن مردد باشد بعد از گذشتن سى روز اگر چه مقدار کمى در آن جا بماند باید نماز را تمام بخواند ولى اگر پیش از رسیدن به هشت فرسخ، در رفتن بقیه راه مردد شود، از وقتى که مردد مىشود باید نماز را تمام بخواند.
1354 مسافرى که مىخواهد نه روز یا کمتر در محلى بماند اگر بعد از آن که نه روز یا کمتر در آن جا ماند بخواهد دوباره نه روز دیگر یا کمتر بماند همین طور تا سى روز، روز سى و یکم باید نماز را تمام بخواند.
1355 مسافرى که سى روز مردد بوده، در صورتى باید نماز را تمام بخواند که سى روز را در یک جا بماند، پس اگر مقدارى از آن را در جایى و مقدارى را در جاى دیگر بماند، بعد از سى روز هم باید نماز را شکسته بخواند.
1356 مسافر مىتواند در مسجد الحرام و مسجد پیغمبر صلى الله علیه و آله و سلم و مسجد کوفه نمازش را تمام بخواند. ولى اگر بخواهد در جایى که اول جزو این مساجد نبوده و بعد به این مساجد اضافه شده نماز بخواند احتیاط مستحب آن است که شکسته بخواند اگر چه اقوى، صحت تمام است و نیز مسافر مىتواند در حرم و رواق حضرت سید الشهدا علیه السلام بلکه در مسجد متصل به حرم نماز را تمام بخواند.
1357 کسى که مىداند مسافر است و باید نماز را شکسته بخواند، اگر در غیر چهار مکانى که در مساله پیش گفته شد عمدا تمام بخواند نمازش باطل است. و نیز اگر فراموش کند که نماز مسافر شکسته است و تمام بخواند باید نماز را دوباره بخواند، و اگر بعد از وقتیادش بیاید، بنابر احتیاط واجب باید قضا نماید.
1358 کسى که مىداند مسافر است و باید نماز را شکسته بخواند، اگر فراموش کند و بدون توجه و به طور عادت تمام بخواند نمازش باطل است، و نیز اگر حکم مسافر و سفر خود را فراموش کرده باشد در صورتى که وقت داشته باشد نمازش را دوباره بخواند بلکه اگر وقت هم گذشته باشد بنابر احتیاط واجب باید قضا نماید.
1359 مسافرى که نمىداند باید نماز را شکسته بخواند، اگر تمام بخواند نمازش صحیح است.
1360 مسافرى که مىداند باید نماز را شکسته بخواند اگر بعضى از خصوصیات آن را نداند مثلا نداند که در سفر هشت فرسخى باید شکسته بخواند چنانچه تمام بخواند در صورتى که وقت باقى است، باید نماز شکسته بخواند، و اگر وقت گذشته باید شکسته قضا نماید.
1361 مسافرى که مىداند باید نماز را شکسته بخواند اگر به گمان اینکه سفر اوکمتر از هشت فرسخ است تمام بخواند وقتى بفهمد که سفرش هشت فرسخ بوده، نمازى را که تمام خوانده باید دوباره شکسته بخواند و اگر وقت هم گذشته باید شکسته قضا نماید.
1362 اگر فراموش کند که مسافر است و نماز را تمام بخواند چنانچه در وقتیادش بیاید باید شکسته به جا آورد و اگر بعد از وقتیادش بیاید قضاى آن نماز بر او واجب نیست.
1363 کسى که باید نماز را تمام بخواند، اگر شکسته بجا آورد در هر صورت نمازش باطل است.
1364 اگر مشغول نماز چهار رکعتى شود و در بین نماز یادش بیاید که مسافر استیا لتفتشود که سفر او هشت فرسخ است چنانچه به رکوع رکعتسوم نرفته، باید نماز را دو رکعتى تمام کند و اگر به رکوع رکعتسوم رفته نمازش باطل است ودر صورتى که به مقدار خواندن یک رکعت هم وقت داشته باشد باید نماز را شکسته بخواند.
1365 اگر مسافر بعضى از خصوصیات نماز مسافر را نداند، مثلا نداند که اگر چهار فرسخ برود و همان روز یا شب آن برگردد باید شکسته بخواند، چنانچه به نیت نماز چهار رکعتى مشغول نماز شود و پیش از رکوع رکعتسوم مساله را بفهمد باید نماز را دو رکعتى تمام کند و اگر در رکوع ملتفتشود نمازش باطل است و در صورتى که به مقدار یک رکعت از وقت هم مانده باشد باید نماز را شکسته بخواند.
1366 مسافرى که باید نماز را تمام بخواند اگر به واسطه ندانستن مساله به نیت نماز دو رکعتى مشغول نماز شود و در بین نماز مساله را بفهمد باید نماز را چهار رکعتى تمام کند و احتیاط مستحب آن است که بعد از تمام شدن نماز دوباره آن نماز را چهار رکعتى بخواند.
1367 مسافرى که نماز نخوانده اگر پیش از تمام شدن وقت به وطنش برسد، یا به جایى برسد که مىخواهد ده روز در آنجا بماند باید نماز را تمام بخواند و کسى که مسافر نیست اگر در اول وقت نماز نخواند و مسافرت کند در سفر باید نماز را شکسته بخواند.
1368 اگر از مسافرى که باید نماز را شکسته بخواند نماز ظهر یا عصر یا عشاء قضا شود باید آن را دو رکعتى قضا نماید اگرچه در غیر سفر بخواهد قضاى آن را به جا آورد و اگر از کسى که مسافر نیستیکى از این سه نماز قضا شود باید چهار رکعتى قضا نماید اگرچه در سفر بخواهد آن را قضا نماید.
1369 مستحب است مسافر بعد از هر نمازى که شکسته مىخواند سى مرتبه بگوید: "سبحان الله و الحمد لله و لا اله الا الله و الله اکبر" و در تعقیب نماز ظهر و عصر و عشا بیشتر سفارش شده است. بلکه بهتر است در تعقیب این سه نماز شصت مرتبه بگوید.
مکان نمازگزار چند شرط دارد: شرط اول: آنکه مباح باشد.
866 کسى که در ملک غصبى نماز مىخواند، اگر چه روى فرش و تخت و مانند اینها باشد، نمازش باطل است. ولى نماز خواندن در زیر سقف غصبى و خیمه غصبى، مانعى ندارد.
867 نماز خواندن در ملکى که منفعت آن مال دیگرى است بدون اجازه کسى که منفعت ملک مال او مىباشد باطل است مثلا در خانه اجارهاى اگر صاحب خانه یا دیگرى بدون اجازه کسى که آن خانه را اجاره کرده نماز بخواند نمازش باطل است و همچنین است اگر در ملکى که دیگرى در آن حق دارد نماز بخواند مثلا اگر میت وصیت کرده باشد که ثلث مال او را به مصرفى برسانند تا وقتى ثلث را جدا نکنند نمىشود در ملک او نماز خواند.
868 کسى که در مسجد نشسته، اگر دیگرى جاى او را غصب کند و در آنجا نماز بخواند، بنابر احتیاط واجب باید دوباره نمازش را در محل دیگرى بخواند.
869 اگر در جایى که نمىداند غصبى است، نماز بخواند و بعد از نماز بفهمد، یا در جایى که غصبى بودن آن را فراموش کرده، نماز بخواند، و بعد از نماز یادش بیاید، نماز او صحیح است. مگر آنکه خودش غصب کرده باشد، که در این صورت به احتیاط واجب، نمازش باطل است.
870 اگر بداند جایى غصبى است ولى نداند که در جاى غصبى نماز باطل است، و در آنجا نماز بخواند، نماز او باطل است.
871 کسى که ناچار است نماز واجب را سواره بخواند، چنانچه حیوان سوارى یا زین آن غصبى باشد، نماز او باطل است و همچنین است اگر بخواهد سواره نماز مستحبى بخواند.
872 کسى که در ملکى با دیگرى شریک است اگر سهم او جدا نباشد، بدون اجازه شریکش نمىتواند در آن ملک تصرف کند، و نماز بخواند.
873 اگر با عین پولى که خمس و زکات آن را نداده ملکى بخرد تصرف او در آن ملک حرام و نمازش هم در آن باطل است. و همچنین است اگر به ذمه بخرد و در موقع خریدن قصدش این باشد که از مالى که خمس یا زکاتش را نداده بدهد.
874 اگر صاحب ملک به زبان اجازه نماز خواندن بدهد و انسان بداند که قلبا راضى نیست نماز خواندن در ملک او باطل است و اگر اجازه ندهد و انسان یقین کند که قلبا راضى است نماز صحیح است.
875 تصرف در ملک میتى که خمس یا زکات بدهکار استحرام و نماز در آن باطل است مگر آنکه بدهکارى او را بدهند یا بنا داشته باشند بدون مسامحه بپردازند.
876 تصرف در ملک میتى که به مردم بدهکار استحرام، و نماز در آن باطل است. ولى تصرفات جزئى که براى برداشتن میت معمول است، اشکال ندارد. و نیز اگر بدهکارى او کمتر از مالش باشد و ورثه هم تصمیم داشته باشند که بدهى را بدهند، تصرفى که غیر فروختن و از بین بردن مال باشد، اشکال ندارد.
877 اگر میت قرض نداشته باشد، ولى بعضى از ورثه او صغیر یا دیوانه یا غایب باشند، تصرف در ملک او حرام، و نماز در آن باطل است. ولى تصرفات جزئى که براى برداشتن میت معمول است، اشکال ندارد.
878 نماز خواندن در مسافر خانه و حمام و مانند اینها که براى واردین آماده است اشکال ندارد و اگر وثوق پیدا نشود که صاحبش راضى است مشکل است ولى در غیر این قبیل جاها، در صورتى مىشود نماز خواند که مالک آن اجازه بدهد، یا حرفى بزند که معلوم شود، براى نماز خواندن اذن داده است مثل اینکه بهکسى اجازه دهد در ملک او بنشیند و بخوابد که از اینها فهمیده مىشود براى نماز خواندن هم اذن داده است.
879 در زمین بسیار وسیعى که از ده دور و چراگاه حیوانات است، اگر چه صاحبانش راضى نباشند، نماز خواندن و نشستن و خوابیدن در آن اشکال ندارد. و در زمینهاى زراعتى هم که نزدیک ده است و دیوار ندارد، اگر چه در مالکین آنها صغیر و دیوانه باشد، نماز و عبور و تصرفات جزئى اشکال ندارد.ولى اگر یکى از صاحبانش ناراضى باشند، تصرف در آن حرام و نماز باطل است.
880 شرط دوم: مکان نمازگزار باید بىحرکت باشد، و اگر به واسطه تنگى وقتیا جهت دیگر ناچار باشد در جایى که حرکت دارد مانند اتومبیل و کشتى و ترن نماز بخواند، به قدرى که ممکن است باید در حال حرکت چیزى نخواند، و اگرآنها از قبله به طرف دیگر حرکت کنند به طرف قبله برگردد.
881 نماز خواندن در اتومبیل و کشتى و ترن و مانند اینها، وقتى ایستادهاند،مانعى ندارد.
882 روى خرمن گندم و جو و مانند اینها، که نمىشود بىحرکت ماند، نماز باطل است.
883 در جایى که به واسطه احتمال باد و باران و زیادى جمعیت و مانند اینها اطمینان ندارد که بتواند نماز را تمام کند، اگر به امید تمام کردن شروع کند، اشکال ندارد. و اگر به مانعى برنخورد، نمازش صحیح است. و در جایى که ماندن در آن نماز نخواند، ولى اگر خواند نماز باطل نیست. و همچنین روى چیزى که ایستادن و نشستن روى آن حرام است، مثل فرشى که اسم خدا بر آن نوشته شده، باید نماز نخواند، ولى اگر خواند، صحیح است.
شرط سوم: آنکه در جایى که سقف آن کوتاه است و نمىتواند در آنجا راست بایستد، یا به اندازهاى کوچک است که جاى رکوع و سجود ندارد، نماز نخواند. و اگر ناچار شود که در چنین جایى نماز بخواند، باید به قدرى که ممکن است قیام و رکوع و سجود را بجا آورد.
884 انسان باید رعایت ادب را بکند، و جلوتر از قبر پیغمبر و امام علیهالسلام نماز نخواند. چنانچه نماز خواندن بىاحترامى باشد، حرام استولى نماز باطل نیست.
885 اگر در نمازى چیزى مانند دیوار بین او و قبر مطهر باشد که بىاحترامى نشود اشکال ندارد، ولى فاصله شدن صندوق شریف و ضریح و پارچهاى که روى آن افتاده،کافى نیست.
شرط چهارم: آنکه مکان نمازگزار اگر نجس است به طورى تر نباشد که رطوبت آن به بدن یا لباس او برسد، ولى جایى که پیشانى را بر آن مىگذارد اگر نجس باشد در صورتى که خشک هم باشد، نماز باطل است، و احتیاط مستحب آن است که مکان نمازگزار اصلا نجس نباشد.
886 بنابر احتیاط مستحب، باید زن عقبتر از مرد بایستد و جاى سجده او ازجاى ایستادن کمى عقبتر باشد.
887 اگر زن برابر مرد یا جلوتر بایستد، و با هم وارد نماز شوند، بهتر آن است که نماز را دوباره بخوانند.
888 اگر بین مرد و زن، دیوار یا پرده یا چیز دیگرى باشد، نمازشان صحیح است، و احتیاط مستحب هم در دوباره خواندن نیست.
شرط پنجم: آنکه جاى پیشانى نمازگزار از جاى زانوهاى او، بیش ازچهار انگشت بسته پستتر یا بلندتر نباشد، و احتیاط واجب آن است که از سرانگشتان پا هم بیشتر از این پست و بلند تر نباشد.
889 بودن مرد و زن نامحرم در جاى خلوت، جایز نیست و احتیاط در نماز نخواندن در آنجا است. لیکن اگر خواند، نمازش باطل نیست.
890 نماز خواندن در جایى که تار و مانند آن استعمال مىکنند باطل نیست ولى گوش دادن به آنها حرام است.
891 در خانه کعبه و بر بام آن نماز واجب خواندن مکروه است ولى در حال ناچارى مانع ندارد.
892 خواندن نماز مستحب در خانه کعبه و بر بام آن اشکال ندارد. بلکه مستحب است در داخل خانه مقابل هر رکنى دو رکعت نماز بخوانند.
893 در شرع مقدس اسلام بسیار سفارش شده است که نماز را در مسجد بخوانند. و بهتر از همه مسجدها مسجدالحرام است، و بعد از آن مسجد پیغمبر صلى الله علیه و آله و سلم، و بعد مسجد کوفه، و بعد از آن مسجد بیتالمقدس، و بعد از مسجد بیتالمقدس مسجد جامع هر شهر، و بعد از آن مسجد محله، و بعد از مسجد محله مسجد بازار است.
894 براى زنها نماز خواندن در خانه، بلکه در صندوقخانه و اطاق عقب بهتر است، ولى اگر بتوانند کاملا خود را از نامحرم حفظ کنند بهتر است در مسجد نماز بخوانند.
895 نماز در حرم امامان علیهمالسلام مستحب، بلکه بهتر از مسجد است و نماز در حرم مطهر حضرت امیرالمؤمنین علیهالسلام برابر دویست هزار نماز است.
896 زیاد رفتن به مسجد و رفتن در مسجدى که نمازگزار ندارد، مستحب است.و همسایه مسجد اگر عذرى نداشته باشد، مکروه است در غیر مسجد نماز بخواند.
897 مستحب است انسان با کسى که در مسجد حاضر نمىشود، غذا نخورد و در کارها با او مشورت نکند، و همسایه او نشود، و از او زن نگیرد و به او زن ندهد.
898 نماز خواندن در چند جا مکروه است و از آن جمله است: حمام، زمین نمکزار، مقابل انسان، مقابل درى که باز است، در جاده و خیابان و کوچه اگر براى کسانى که عبور مىکنند زحمت نباشد. و چنانچه زحمت باشد حرام ولى نماز باطل نیست، مقابل آتش و چراغ، در آشپزخانه و هر کجا که کوره آتش باشد،مقابل چاه و چالهاى که محل بول باشد، روبروى عکس و مجسمه چیزى که روح دارد،مگر آنکه روى آن پرده بکشند، در اطاقى که جنب در آن باشد، در جایى که عکس باشد اگر چه روبروى نمازگزار نباشد، مقابل قبر، روى قبر، بین دو قبر، در قبرستان.
899 کسى که در محل عبور مردم نماز مىخواند، یا کسى روبروى اوست، مستحب است جلوى خود چیزى بگذارد، و اگر چوب یا ریسمانى هم باشد کافى است.
788 مرد باید در حال نماز اگر چه کسى او را نمىبیند، عورتین خود را بپوشاند.و بهتر است از ناف تا زانو را هم بپوشاند.
789 زن باید در موقع نماز تمام بدن، حتى سر و موى خود را بپوشاند. ولى پوشاندن صورت به مقدارى که در وضو شسته مىشود، و دستها تا مچ، و پاها تا مچ پا لازم نیست. اما براى آنکه یقین کند که مقدار واجب را پوشانده است، باید مقدارى از اطراف صورت و قدرى پایین تر از مچ را هم بپوشاند.
790 موقعى که انسان قضاى سجده فراموش شده یا تشهد فراموش شده را بجامىآورد، بلکه بنابر احتیاط واجب در موقع سجده سهو هم، باید خود را مثل موقع نماز بپوشاند.
791 اگر انسان عمدا در نماز عورتش را نپوشاند، نمازش باطل است. بلکهاگر از روى ندانستن مساله هم باشد، بنابر احتیاط واجب باید نمازش را دوباره بخواند.
792 اگر در بین نماز بفهمد که عورتش پیدا است، باید آن را بپوشاند. و چنانچه پوشاندن عورت زیاد طول بکشد، احتیاط واجب آن است که نماز را تمام کند و دوباره بخواند. ولى اگر بعداز نماز بفهمد که در نماز عورت او پیدا بوده، نمازش صحیح است.
793 اگر در حال ایستاده، لباسش عورت او را مىپوشاند، ولى ممکن است در حال دیگر مثلا در حال رکوع و سجود نپوشاند، چنانچه موقعى که عورت او پیدا مىشود بهوسیلهاى آن را بپوشاند، نماز او صحیح است. ولى احتیاط مستحب آن است که باآن لباس نماز نخواند.
794 انسان مىتواند در نماز خود را به علف و برگ درختان بپوشاند، ولى احتیاط مستحب آن است که موقعى خود را با اینها بپوشاند که چیز دیگرى نداشته باشد.
795 اگر غیر از گل هیچ چیز ندارد که در نماز خود را بپوشاند، گل ساتر نیست و مىتواند برهنه نماز بخواند.
796 اگر چیزى ندارد که در نماز خود را با آن بپوشاند، چنانچه احتمال دهد که پیدا مىکند، بنابر احتیاط واجب باید نماز را تاخیر بیندازد و اگر چیزى پیدا نکرد، در آخر وقت مطابق وظیفهاش نماز بخواند.
797 کسى که مىخواهد نماز بخواند، اگر براى پوشاندن خود حتى برگ درخت و علف نداشته باشد، و احتمال ندهد که تا آخر وقت چیزى پیدا کند که خود را باآن بپوشاند، در صورتى که نامحرم او را مىبیند، باید نشسته نماز بخواند و عورت خود را با ران خود بپوشاند. و اگر کسى او را نمىبیند، ایستاده نماز بخواند و جلوى خود را با دست بپوشاند. و در هر صورت رکوع و سجود را با اشاره انجام مىدهد و براى سجود سر را قدرى پایینتر مىآورد.
798 لباس نمازگزار شش شرط دارد: اول: آنکه پاک باشد. دوم: آنکه مباح باشد. سوم: آنکه از اجزاى مردار نباشد. چهارم: آنکه از حیوان حرام گوشت نباشد.پنجم و ششم: آنکه اگر نمازگزار مرد است، لباس او ابریشم خالص و طلاباف نباشد.و تفصیل اینها در مسایل آینده گفته مىشود.
799 لباس نمازگزار باید پاک باشد. و اگر کسى عمدا با بدن یا لباس نجس نماز بخواند، نمازش باطل است.
800 کسى که نمىداند با بدن و لباس نجس نماز باطل است و مقصر در ندانستن حکم مساله باشد، اگر با بدن یا لباس نجس نماز بخواند، نمازش باطل مىباشد.
801 اگر به واسطه تقصیر در ندانستن مساله، چیز نجسى را نداند نجس است، مثلا نداند عرق شتر نجاستخوار نجس است و با آن نماز بخواند، نمازش باطل است.
802 اگر نداند که بدن یا لباسش نجس است و بعد از نماز بفهمد نجس بوده، نماز او صحیح است. ولى احتیاط مستحب آن است که اگر وقت دارد دوباره آن نماز را بخواند.
803 اگر فراموش کند که بدن یا لباسش نجس است و در بین نماز یا بعد از آن یادش بیاید، باید نماز را دوباره بخواند، و اگر وقت گذشته قضا نماید.
804 کسى که در وسعت وقت مشغول نماز است، اگر در بین نماز بدن یا لباس او نجس شود و پیش از آن که چیزى از نماز را با نجاست بخواند، ملتفتشود که نجس شده یا بفهمد بدن یا لباس او نجس است و شک کند که همان وقت نجس شده یا از پیش نجس بوده، در صورتى که آب کشیدن بدن یا لباس یا عوض کردن لباس یا بیرون آوردن آن، نماز را به هم نمىزند، باید در بین نماز بدن یا لباس را آب بکشد یا لباس را عوض نماید یا اگر چیز دیگرى عورت او را پوشانده لباس را بیرون آورد. ولى چنانچه طورى باشد که اگر بدن یا لباس را آب بکشد یا لباس را عوض کند یا بیرون آورد نماز به هم مىخورد و اگر لباس را بیرون آورد برهنه مىماند، باید نماز را بشکند و با بدن و لباس پاک نماز بخواند.
805 کسى که در تنگى وقت مشغول نماز است، اگر در بین نماز لباس او نجس شود و پیش از آنکه چیزى از نماز را با نجاست بخواند بفهمد که نجس شده یا بفهمد که لباس او نجس است و شک کند که همان وقت نجس شده یا از پیش نجس بوده، در صورتى که آب کشیدن یا عوض کردن یا بیرون آوردن لباس، نماز را به هم نمىزند و مىتواند لباس را بیرون آورد، باید لباس را آب بکشد یا عوض کند یا اگر چیز دیگرى عورت او را پوشانده، لباس را بیرون آورد و نماز را تمام کند. اما اگر چیز دیگرى عورت او را نپوشانده و لباس را هم نمىتواند آب بکشد یا عوض کند، باید لباس را بیرون آورد و به دستورى که براى برهنگان گفته شد، نماز را تمام کند. ولى چنانچه طورى است که اگر لباس را آب بکشد یا عوض کند، نماز به هم مىخورد و به واسطه سرما و مانند آن نمىتواند لباس را بیرون آورد، باید با همان حال نماز را تمام کند و نمازش صحیح است.
806 کسى که در تنگى وقت مشغول نماز است، اگر در بین نماز بدن او نجس شود و پیش از آن که چیزى از نماز را با نجاست بخواند، ملتفتشود که نجس شده یا بفهمد بدن او نجس است، و شک کند که همان وقت نجس شده یا از پیش نجس بوده، در صورتى که آب کشیدن بدن نماز را به هم نمىزند، باید آب بکشد. واگر نماز را به هم مىزند، باید با همان حال نماز را تمام کند و نماز او صحیح است.
807 کسى که در پاک بودن بدن یا لباس خود شک دارد، چنانچه نماز بخواند و بعد از نماز بفهمد که بدن یا لباسش نجس بوده، نماز او صحیح است.
808 اگر لباس را آب بکشد و یقین کند که پاک شده است و با آن نماز بخواند و بعد از نماز بفهمد پاک نشده، نمازش صحیح است.
809 اگر خونى در بدن یا لباس خود ببیند و یقین کند که از خونهاى نجس نیست،مثلا یقین کند که خون پشه است، چنانچه بعداز نماز بفهمد از خونهایى بوده که نمىشود با آن نماز خواند، نماز او صحیح است.
810 هرگاه یقین کند خونى که در بدن یا لباس اوست، خون نجسى است که نماز باآن صحیح است، مثلا یقین کند خون زخم و دمل است، اگر چنانچه بعد از نماز بفهمد خونى بوده که نماز با آن باطل است، نمازش صحیح است.
811 اگر نجس بودن چیزى را فراموش کند و بدن یا لباسش با رطوبت به آن برسد و در حال فراموشى نماز بخواند و بعد از نماز یادش بیاید، نماز او صحیح است. ولى اگر بدنش با رطوبت به چیزى که نجس بودن آن را فراموش کرده برسد و بدون اینکه خود را آب بکشد غسل کند و نماز بخواند، غسل و نمازش باطل است. و نیز اگر جایى از اعضاى وضو با رطوبت به چیزى که نجس بودن آن را فراموش کرده برسد و پیش از آنکه آن جا را آب بکشد وضو بگیرد و نماز بخواند، وضو و نمازش باطل مىباشد.
812 کسى که یک لباس دارد، اگر بدن و لباسش نجس شود و به اندازه آب کشیدن یکى از آنها آب داشته باشد، چنانچه بتواند لباسش را بیرون آورد، باید بدن را آب بکشد و نماز را به دستورى که براى برهنگان گفته شد به جا آورد. و اگر به واسطه سرما یا عذر دیگر نتواند لباس را بیرون آورد، در صورتى که نجاست هر دو مساوى باشد، مثلا هر دو بول یا خون باشد، یا نجاست بدن شدیدتر باشد، مثلا نجاستش بول باشد که باید دو مرتبه آن را آب کشید، احتیاط واجب آن است که بدن را آب بکشد. و اگر نجاست لباس بیشتر یا شدیدتر باشد، هر کدام از بدن یا لباس را بخواهد، مىتواند آب بکشد.
813 کسى که غیر از لباس نجس لباس دیگرى ندارد و وقت تنگ استیا احتمال نمىدهد که لباس پاک پیدا کند، اگر به واسطه سرما یا عذر دیگر نمىتواند لباس را بیرون بیاورد، باید در همان لباس نماز بخواند و نمازش صحیح است. ولى چنانچه بتواند لباس را بیرون بیاورد، باید نماز را به دستورى که براى برهنگان گفته شد بجا آورد.
814 کسى که دو لباس دارد، اگر بداند یکى از آنها نجس است و دارد باید با هر دو لباس نماز بخواند. مثلا اگر مىخواهد نماز ظهر و عصر بخواند، باید با هر کدام یک نماز ظهر و یک نماز عصر بخواند. ولى اگر وقت تنگ است، باید نماز را به دستورى که براى برهنگان گفته شد، بجا آورد. و به احتیاط واجب آن نماز را بالباس پاک قضا نماید.
815 لباس نمازگزار باید مباح باشد. و کسى که مىداند پوشیدن لباس غصبى حرام است، اگر عمدا در لباس غصبى یا در لباسى که نخ یا دگمه یا چیز دیگر آن غصبى است نماز بخواند، باید آن نماز را با لباس غیر غصبى اعاده نماید.
816 کسى که مىداند پوشیدن لباس غصبى حرام است ولى نمىداند نماز را باطل مىکند، اگر عمدا با لباس غصبى نماز بخواند، باید آن نماز را با لباس غیر غصبى بخواند.
817 اگر نداند یا فراموش کند که لباس او غصبى است و با آن، نماز بخواند، نمازش صحیح است. ولى اگر خودش آن لباس را غصب کرده باشد و بعدا فراموش کرده و با آن نماز خوانده، به احتیاط واجب باید آن نماز را اعاده کند.
818 اگر نداند یا فراموش کند که لباس او غصبى است و در بین نماز بفهمد،چنانچه چیز دیگرى عورت او را پوشانده است و مىتواند فورا یا بدون اینکه موالات یعنى پى در پى بودن نماز بهم بخورد لباس غصبى را بیرون آورد، باید آن را بیرون آورد و نمازش صحیح است. و اگر چیز دیگرى عورت او را نپوشانده یا نمىتواند لباس غصبى را فورا بیرون آورد یا اگر بیرون آورد پى در پى بودن نماز بههم مىخورد، در صورتى که به تعداد یک رکعت هم وقت داشته باشد، باید نماز را بشکند و با لباس غیر غصبى نماز بخواند. و اگر به این مقدار وقت ندارد، باید در حال نماز لباس را بیرون آورد و به دستور نماز برهنگان، نماز را تمام نماید.
819 اگر کسى براى حفظ جانش با لباس غصبى نماز بخواند، یا مثلا براىاینکه دزد لباس غصبى را نبرد با آن نماز بخواند، نمازش صحیح است.
820 اگر با عین پولى که خمس یا زکات آن را نداده لباس بخرد، نماز خواندن در آن لباس باطل است. و همچنین است اگر به ذمه بخرد و در موقع معامله قصدش این باشد که از پولى که خمس یا زکاتش را نداده بدهد.
821 لباس نمازگزار باید از اجزاى حیوان مردهاى که خون جهنده دارد، یعنى حیوانى که اگر رگش را ببرند، خون از آن جستن مىکند، نباشد. بلکه اگر از حیوان مردهاى که مانند ماهى، خون جهنده ندارد لباس تهیه کند، احتیاط واجب آن است که با آن نماز نخواند.
822 باید چیزى از مردار مانند گوشت و پوست آن که روح داشته، بنابر احتیاط واجب همراه نمازگزار نباشد، گرچه لباس او هم نباشد.
823 اگر چیزى از مردار حلال گوشت مانند مو و پشم که روح ندارد همراه نمازگزار باشد یا با لباسى که از آنها تهیه کردهاند نماز بخواند، نمازش صحیح است.
824 لباس نمازگزار باید از حیوان حرام گوشت نباشد. و اگر مویى ازآن هم همراه نمازگزار باشد نماز او باطل است.
825 اگر آب دهان یا بینى یا رطوبت دیگرى از حیوان حرام گوشت مانند گربه بربدن یا لباس نمازگزار باشد، چنانچه تر باشد، نماز باطل و اگر خشک شده و عین آن برطرف شده باشد، نماز صحیح است.
826 اگر مو و عرق و آب دهان کسى بر بدن یا لباس نمازگزار باشد، اشکال ندارد. و همچنین است اگر مروارید و موم و عسل همراه او باشد.
827 اگر شک داشته باشد که لباسى از حیوان حلال گوشت استیا حرام گوشت،چه در داخله تهیه شده باشد چه در خارجه، نماز با آن خواندن مانعى ندارد.
828 اگر انسان احتمال دهد تکمه صدفى و مانند آن از حیوان است، نماز خواندن با آن مانعى ندارد. و اگر بداند صدف است و احتمال بدهد صدف گوشت نداشته باشد، نماز خواندن با آن مانع ندارد.
829 با پوستسنجاب و خز نماز خواندن اشکال ندارد.
830 اگر با لباسى که نمىداند که از حیوان حرام گوشت است نماز بخواند،نمازش صحیح است. ولى اگر فراموش کرده باشد، بنابر احتیاط واجب باید آن نماز را دوباره بخواند.
831 پوشیدن لباس طلاباف براى مرد حرام و نماز با آن باطل است. ولى براى زن در نماز و غیر نماز اشکال ندارد.
832 زینت کردن به طلا مثل آویختن زنجیر طلا به سینه و انگشتر طلا به دست کردن و بستن ساعت مچى طلا به دست براى مرد حرام و نماز خواندن با آنها باطل است و احتیاط واجب آن است که از استعمال عینک طلا هم خوددارى کند. ولى زینت کردن به طلا براى زن در نماز و غیر نماز اشکال ندارد.
833 اگر مردى نداند یا فراموش کند که انگشترى یا لباسش از طلا است و با آن نماز بخواند، نمازش صحیح است.
834 لباس مرد نمازگزار باید ابریشم خالص نباشد و در غیر نماز هم پوشیدن آن براى مرد حرام است. و در چیزى که نماز در آن تمام نمىشود، مانند بند شلوار و عرقچین نیز به احتیاط واجب نباید از حریر خالص باشد.
835 اگر آستر تمام لباس یا آستر مقدارى از آن ابریشم خالص باشد، پوشیدن آن براى مرد حرام و نماز در آن باطل است.
836 لباسى را که نمىداند از ابریشم خالص استیا چیز دیگر، پوشیدن آن اشکال ندارد، و نماز با آن صحیح است.
837 دستمال ابریشمى و مانند آن اگر در جیب مرد باشد، اشکال ندارد، و نماز را باطل نمىکند.
838 پوشیدن لباس ابریشمى براى زن در نماز و غیر نماز اشکال ندارد.
839 پوشیدن لباس غصبى و ابریشمى خالص و طلاباف و لباسى که از مردار تهیه شده، در حال ناچارى مانعى ندارد. و نیز کسى که ناچار است لباس بپوشد و لباس دیگرى غیر از اینها ندارد و تا آخر وقت هم، ناچارى او از بین نمىرود،مىتواند با این لباسها نماز بخواند.
840 اگر غیر از لباس غصبى و لباسى که از مردار تهیه شده لباس دیگرى ندارد و ناچار نیست لباس بپوشد، باید به دستورى که براى برهنگان گفته شد نماز بخواند.
841 اگر غیر از لباسى که از حیوان حرام گوشت تهیه شده لباس دیگرى ندارد چنانچه در پوشیدن لباس ناچار باشد مىتواند با همان لباس نماز بخواند و اگر ناچار نباشد باید به دستورى که براى برهنگان گفته شد نماز را بجا آورد، و بنابر احتیاط واجب یک نماز دیگر هم با همان لباس بخواند.
842 اگر مرد غیر از لباس ابریشمى خالص یا طلاباف لباس دیگرى نداشته باشد چنانچه در پوشیدن لباس ناچار نباشد باید به دستورى که براى برهنگان گفته شد نماز بخواند.
843 اگر چیزى ندارد که در نماز عورت خود را با آن بپوشاند، واجب است اگرچه به کرایه یا خریدارى باشد تهیه نماید. ولى اگر تهیه آن به قدرى پول لازم دارد که نسبت به دارایى او زیاد است، یا طورى است که اگر پول را به مصرف لباس برساند به حال او ضرر دارد، باید به دستورى که براى برهنگان گفته شد،نماز بخواند.
844 کسى که لباس ندارد، اگر دیگرى لباس به او ببخشد یا عاریه دهد، چنانچه قبول کردن آن براى او مشقت نداشته باشد، باید قبول کند. بلکه اگر عاریه کردن یا طلب بخشش براى او سخت نیست، باید از کسى که لباس دارد طلب بخشش یا عاریه نماید.
845 بنابر احتیاط واجب باید انسان از پوشیدن لباس شهرت که پارچه یا رنگ یا دوخت آن براى کسى که مىخواهد آن را بپوشاند معمول نیست، خوددارى کند. ولى اگر با آن لباس نماز بخواند، اشکال ندارد.
846 احتیاط واجب آن است که مرد لباس زنانه، و زن لباس مردانه نپوشد. ولى اگر با آن نماز بخواند، اشکال ندارد.
847 کسى که باید خوابیده نماز بخواند، اگر برهنه باشد و لحاف یا تشک او نجس یا ابریشم خالص یا از اجزاى حیوان حرام گوشت باشد، احتیاط واجب آن است که در نماز، خود را با آنها نپوشاند.
848 در سه صورت که تفصیل آنها بعدا گفته مىشود، اگر بدن یا لباس نمازگزار نجس باشد، نماز او صحیح است: اول: آنکه به واسطه زخم یا جراحتیا دملى که در بدن او است، لباس یا بدنش به خون آلوده شده باشد. دوم: آنکه بدن یا لباس او به مقدار کمتر از درهم که تقریبا به اندازه یک اشرفى مىشود، به خون آلوده باشد. سوم: آنکه ناچار باشد با بدن یا لباس نجس نماز بخواند. و در دو صورت اگر فقط لباس نمازگزار نجس باشد، نماز او صحیح است: اول: آنکه لباسهاى کوچک او مانند جوراب و عرقچین نجس باشد. دوم: آنکه لباس زنى که پرستار بچه است، نجس شده باشد. و احکام این پنج صورت مفصلا در مسائل بعد گفته مىشود.
849 اگر در بدن یا لباس نمازگزار خون زخم یا جراحتیا دمل باشد، چنانچه طورى است که آب کشیدن بدن یا لباس یا عوض کردن لباس براى بیشتر مردم یا براى خصوص او سخت است، تا وقتى که زخم یا جراحتیا دمل خوب نشده است،مىتواند با آن خون نماز بخواند. و همچنین است اگر چرکى که با خون بیرون آمده یا دوایى که روى زخم گذاشتهاند و نجس شده، در بدن یا لباس او باشد.
850 اگر خون بریدگى و زخمى که به زودى خوب مىشود و شستن آن آسان است، در بدن یا لباس نمازگزار باشد، نماز او باطل است.
851 اگر جایى از بدن یا لباس که با زخم فاصله دارد به رطوبت زخم نجس شود،جایز نیست با آن نماز بخواند. ولى اگر مقدارى از بدن یا لباس که معمولا به رطوبت زخم آلوده مىشود، به رطوبت آن نجس شود، نماز خواندن با آن مانعى ندارد.
852 اگر از توى دهان و بینى و مانند اینهاستخونى به بدن یا لباس برسد احتیاط واجب آن است که با آن نماز نخواند ولى با خون بواسیر میشود نماز خواند اگر چه دانههایش در داخل باشد.
853 کسى که بدنش زخم است اگر در بدن یا لباس خود خونى ببیند و نداند از زخم استیا خون دیگر با آن نماز خواندن مانعى ندارد.
854 اگر چند زخم در بدن باشد و به طورى نزدیک هم باشند که یک زخم حساب شود، تا وقتى همه خوب نشدهاند، نماز خواندن با خون آنها اشکال ندارد. ولى اگر بهقدرى از هم دور باشند که هر کدام یک زخم حساب شود، هر کدام که خوب شد، باید براى نماز بدن و لباس را از خون آن، آب بکشد.
855 اگر سر سوزنى خون حیض یا نفاس در بدن یا لباس نمازگزار باشد، نماز او باطل است، و بنابر احتیاط واجب باید خون استحاضه در بدن یا لباس نمازگزار نباشد. ولى خونهاى دیگر مثل خون بدن انسان یا خون حیوان حلال گوشت، و خون سگ و خوک و کافر و مردار و حیوان حرام گوشت، اگر چه در چند جاى بدن و لباس باشد، در صورتى که روى هم کمتر از درهم باشد که تقریبا به اندازه یک اشرفى مىشود نماز خواندن با آن اشکال ندارد. ولى احتیاط مستحب آن است که از خون سگ و کافر و مردار و حیوان حرام گوشت، اجتناب کند.
856 خونى که به لباس بىآستر بریزد و به پشت آن برسد، یک خون حساب مىشود. ولى اگر پشت آن، جدا خونى شود، بنابر احتیاط واجب باید هر کدام را جدا حساب نمود. پس اگر خونى که در پشت و روى لباس است، روى هم کمتر از درهم باشد نماز با آن صحیح، و اگر بیشتر باشد، نماز با آن نماز باطل است.
857 اگر خون روى لباسى که آستر دارد بریزد و به آستر آن برسد، و یا به آستر بریزد و روى لباس خونى شود، باید هر کدام را جدا حساب نمود. پس اگر خون روى لباس و آستر کمتر از درهم باشد، نماز با آن صحیح، و اگر بیشتر باشد،نماز با آن باطل است.
858 اگر خون بدن یا لباس کمتر از درهم باشد و رطوبتى به آن برسد، در صورتى که خون و رطوبتى که به آن رسیده، به اندازه درهم یا بیشتر شود و اطراف را آلوده کند، نماز با آن باطل است. بلکه اگر رطوبت و خون به اندازه درهم نشود و اطراف را هم آلوده نکند، نماز خواندن با آن اشکال دارد. ولى اگر رطوبت مخلوط به خون شود و از بین برود، نماز صحیح است.
859 اگر بدن یا لباس خونى نشود ولى به واسطه رسیدن به خون نجس شود، اگرچه مقدارى که نجس شده کمتر از درهم باشد، نمىشود با آن، نماز خواند.
860 اگر خونى که در بدن یا لباس است، کمتر از درهم باشد و نجاست دیگرى بهآن برسد، مثلا یک قطره بول روى آن بریزد، نماز خواندن با آن جایز نیست.
861 اگر لباسهاى کوچک نمازگزار مثل عرقچین و جوراب که نمىشود با آنها عورت را پوشانده نجس باشد، چنانچه از مردار و حیوان حرام گوشت درست نشده باشد، نماز با آنها صحیح است. و نیز اگر با انگشترى نجس نماز بخواند، اشکال ندارد.
862 احتیاط آن است که چیز نجسى که با آن مىشود عورت را پوشاند، همراه نمازگزار نباشد. ولى کسى که این مساله را نمىدانسته و مثلا مدتى با این طور نماز خوانده، لازم نیست آن نمازها را قضا کند.
863 زنى که پرستار بچه است و بیشتر از یک لباس ندارد هرگاه شبانه روزى یک مرتبه لباس خود را آب بکشد اگرچه تا روز دیگر لباسش به بول بچه نجس شود مىتواند با آن لباس نماز بخواند ولى احتیاط واجب آن است که لباس خود را در شبانه روز یک مرتبه براى اولین نمازى که لباسش پیش از آن نجس شده آب بکشد و نیز اگر بیشتر از یک لباس دارد ولى ناچار است که همه آنها را بپوشد چنانچه شبانه روزى یک مرتبه به دستورى که گفته شده همه آنها را آب بکشد کافى است.
864 چند چیز در لباس نمازگزار مستحب است که از آن جمله است: عمامه با تحت الحنک، پوشیدن عبا و لباس سفید و پاکیزهترین لباسها، و استعمال بوى خوش، و دست کردن انگشترى عقیق.
865 چند چیز در لباس نمازگزار مکروه است، و از آن جمله است: پوشیدن لباس سیاه و چرک و تنگ، و لباس شرابخوار، و لباس کسى که از نجاست پرهیز نمىکند، و لباسى که نقش صورت دارد. و نیز باز بودن تکمههاى لباس و دست کردن انگشترى که نقش صورت دارد، مکروه مىباشد.